ایلیارایلیار، تا این لحظه: 11 سال و 16 روز سن داره

***ایلیار خوشگل مامان***

یازده ماهگی متفاوت

1393/1/20 13:40
619 بازدید
اشتراک گذاری

 ایلیار کوچول موچولو، عشق مامان و بابا ، الهی که من فدای نازگل پسرم بشم یازده ماهه شده، اونم چه یازده ماهه ای، تو این ماه کلی یعنی یه کم هم بیشتر تر از کلی که میشه یه عالمه  فرق کرده و بزرگ شده.

اونقدر تو این ماه پسر متفاوت و بزرگی شده که نمی دونم بتونم همه تغییر هات رو بنویسم یا نه.

 ایلیار بالای من تو این ماه به تمام کارهای عقب موندش رسید و از اونجایی که اصلا نمی خواست از قافله هم سن و سالهاش عقب نمونه و تازه یه خورده هم جلو بزنه، کل اون کارهای عقب افتاده را در طی چند روز انجام داد. اول از همه اوایل رفتن توی یازده ماهگی بود که یه دندون  خوشگل  و خیلی هم با مزه عین خودش در آورد و من هم به آرزوم رسیده و یه مهمونی کوچیک خوانوادگی ترتیب دادیم و برای گل پسرم دندونی "دیشلیق"به کمک دو تا مامان جون ها پختیم.

البته ایلیار جان خدا رو شکر درآوردن دندونت زیاد اذیتت نمیکرد و به نظر نمی اومد که چندان بیحال باشی و بازم خدا رو شکر تب و اسهال هم نداشتی. ان شالله بقیه دندونهات رو هم به همین آسونی آسونی در بیاریبغلبغل

اینم عکسهاش که البته بعد از اینکه کلی از دیشلیق ها رو داده بودیم به مهمونها یادم اوفتاد که ازشون عکس بگیرم به همین خاطر فکر نکن تعدادشون کم بوده ها...........چشمک

 

همزمان با این امر خطیر نیز شروع به چهار دست و پا راه رفتن "ایمهل ماخ " کردی، امری که برای ما بسیار بعید مینمود و من چندان امیدی به این کارت نداشتم چون علاقه شدیدی به راه رفتن داشتی و تقریبا هم راه اوفتادی فکر نمی کردیم تمایلی به ایمهلماخ داشته باشی که خدا رو شکر این ام رو هم طی یکی دو روز یاد گرفتی و الان بصورت حرفه ای چهار دست و پا میری و از اون زمان به بعد دیگه هیچ تمایلی به روروئک سواری نداری و همین که میزارمت توی روروئک گریه میکنی و عاجزانه تقاضا میکنی تا بر دارمت تا به راحتی بتونی به شلوغی هات ادامه بدی چون روروئک مانع از این میشه که کاملا به وسایل دست بزنی و تکونشون بدی خوشگل شلوغ من!!!!ماچماچ

این لبه ورودی آشپزخونه یکی از جاهای مورد علاقه شماست که اکثرا میری میشینی اونجا و شروع به کار مورد علاقه ات یعنی خوندن میکنی ، تو این عکس هم تا خواستم ازت عکس بگیرم و تا دوربین رو دیدی اومدی پایین تا  دوربین رو ازم بگیری خوشگل پسر....ماچماچ

تو این عکس هم خودت اومدی توی اتاقت ( یکی از جاهای مورد علاقه ات توی خونه) و لوگوهات رو ریختی زمین و داری باهاشون بازی میکنی جو جوماچماچ

راستی الیاری

از حدود ده ماهگیت هم شیرت رو عوض کردیم و به جای شیر خشک ، شیر معمولی دامداران بهت میدیم. جونم واست بگه که بعد از این کار خواب شبهات هم خیلی بهتر شذه و دیگه کمتر اذیت میکنی البته کاملا مطمئن نیستم که این مسئله به خاطر تعویض شیرت باشه اما حدس میزنم که تاثیر گذار بوده، تازه  هم خیلی بهتر شده و خیلی کمتر میکنی یعنی یه جورایی پسر بزرگی شدی دیگهعینکعینک

 


تو این عکس هم  یکی از معدود مواقعی هست که قبلا به ندرت اتفاق می افتاد و شما در حال بازی کردن خود به خود به خواب می رفتی اما این روزها این اتفاق دیگه استثنایی نیست و بعضی روزها که کلی شلوخی میکنی و خسته میشی شبها خودت میای روی تشکت دراز میکشی و آروم و ناز مثل فرشته ها به خواب میری، الهی که مامان فدای اون چشمهای خمارش که به خاطر فلاش دوربین نیمه باز شدهنیشخندماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)