ایلیارایلیار، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

***ایلیار خوشگل مامان***

مسافرتهای یک روزه ایلیار به جلفا و سرعین

سلام مامانش فداش........... اوایل اردیبهشت یه بازدید یه روزه سه نفره از جلفا داشتیم که خیلی خوش گذشت آخه شما بگی نگی پسر خوبی بودی و انصافا همکاری کردی اینم عکس خوشگل من در دشت  شقایق جلفا ایلی در سد ارس ایلی و خانواده در قایق سواری در سد ارس که انصافا هر دوتامون( من و ایلی) ترسیده بودیم، آخه قایق خیلی تند میرفت تازه اینجام آقاهه خودش نگه داشت و خودش ازمون عکس گرفت اینم عکسهای مسافرت دو روزه  بازم سه نفره به سرعین اواخر اردیبهشت ماه ایلی و مینیونش در راهمون به سرعین   ایلی در حال سنگ بازی که یکی از بازیهای بسیار بسیار مورد علاقه اش هستش....... آقا خوشگله در ویل...
27 خرداد 1395

فروردین و اردیبهشت 95 با تاخیر

سلام سلام صد تا سلام به عسلک خودم.......... الان باز مثل اکثر وقتها زود بیدار شدم تا شما خوابی بشینم پای لپ تاپ تا وبلاگت رو آپ کنم قندو عسل مامان این روزها اونقدر تو روزمرگی گم شدم که راستش خودم هم نمیدونم دارم چیکار میکنم ، رسیدگی به کارهای خونه و علی الخصوص راست و ریس کردن ریخت و پاشها و خرابکاریها و شیطونی های شما کاملا وقتم رو گرفته و کمتر زمانی وقت میکنم به خودم و کارهای مربوط به خودم( که یکیش هم آپ کردن وبلاگ شما هست) برسم   از هر کی هم میپرسم میگن مادر بودن اینه دیگه.................. شیطونک من شما هم روز به روز بزرگتر و آقاتر و خواستنی تر میشی، در بعضی موارد هم فهمیده و در بسیارررررررررری مو...
6 خرداد 1395

من و ایلیار

سلام پسرم، عشقم، بهانه هستی من، نفس من، تموم خواسته هام از دنیا، نازنینم، عسلکم، خوشگلکم...... ایلیارممممممممم............. چند روز دیگه تولد سه سالگیته و من واقعا باورم نمیشه این موجود کوچولوی دوست داشتنی سه ساله که اومده تو خونمون و رنگ و بوی زندگی رو کلی تغییر داده..... چند ماهی میشه نتونستم وبلاگت رو بروز کنم... والله راستش خودم هم نمیدونم دارم چیکار میکنم انگاری یه جورایی دارم دور خودم میچرخم.......  میدونم الان متوجه منظور من نمیشی اما بزار یه کم که بزرگتر بشی و با روزمرگی زندگی اشنا بشی از عمق وجود حرفهام رو درک میکنی.... تو این مدت اتفاقهای کوچیک زیادی افتاده که اگه فرصت بشه همراه با عکسهاشون برات مینویسم نازکم..... ...
5 ارديبهشت 1395

عید 1395 و سفر به مشهد با تاخیر

سلام مامانی، خوشگل شیطون من........ عید اومده، عید نورروووووووووووز، یعنی یه سال تازه و یه حس تازه و روزهای تازه و ایشالله اتفاقات خوب و تازه برااااای همه...... عید امسال برنامه چندانی برای دید و بازدید نداشتیم و همون روز اول دید و بازدیدهامون تموم شد  و به سبک تبریز  گردی در ایام زیبای نوروز حال میکردیم اما هفتم فروردین ماه همراه مامان اکرم و میا عازم مشهد مقدس شدیم که قبلا توسط دانشگاه بابایی رزرو شده بود. شب اول رو تو سمنان موندیم و روز بعدش صیح خیلی زود به سمت مشهد حرکت کردیم و حدودهای ساعت 1 ظهر رسیدیم هتلمون و نهارمون رو خوردیم و به استراحت پرداختیم. بعداز ظهر هم رفتیم حرم امام رضا تا شما برای دومین بار مشهدی ایلی...
30 فروردين 1395

چند تا عکس از یلدا

سلام ایلی  خوشگل موشگل، میبخشی این عگسها با تاخیر یک ماه و اندی آپلود شده، اما خودتم میدونی که دلیل این تاخیرها کیه و چیه؟!!!!!!!!!!................   ایلی و ژله هندوانه من که برعکس ظاهرش خیلی خوشمزه شده بود... ایلی و بوقلمون شام یلدا..... لباسهای بسیااااااااااااااااااار شیک و پیک ایلی که با کادوی یلدای مامان جون خریداری شدن........ ایلی و به زور غذا دادن به گربه....... ایلی و قفس خرگوشها در پارک جدیدالتاسیس نزدیک شاهگلی....   ...
3 بهمن 1394

بهترین سلفی های دنیا!!!!!!!!!

آقا پسر قند عسل من از اونجایی که علاقه بسیار بسیار شدیدی به موبایل داره و دست هر کس گوشی میبینه زود براش ملوس میشه و هر جور شده خودش رو تو بغل طرف جا میده و چند دقیقه بعد با هر کلکی گوشی رو از دست طرف درمیاره و مشغول بازی میشه..................  برای همین هم تو گوشی کل اهل فامیل کلی سلفی از خودش داره چون دومین کاری که بعد از خسته شدن از گیمهای گوشی اون فامیل نگون بخت میکنه رفتن سراغ دوربین و گرفتن عکسه.............. اینها هم نمونه هایی بسیار اندک از انبوه سلفی های کج و معوج پسر عکاس من تو گوشی من و باباشه!!!! این عکس ها رو هم از ماشینهاش گرفته... مثلا این یه نمونه از موبایل بازی ایلی که مربوط...
27 آذر 1394

روزمرگی

سلام گل پسر ناناز خوشگل ، دوست داشتنی، یکی یدونه ی شیطون بلای من.............                                                 الانم ساعت 9:30 صبح و من باز از فرصت خواب بودن شما استفاده کردم تا از عکسهای باقیموندت تو این مدت برات پست بزارم فندوکی مامان روزها مدام و بسرعت از پی هم میگذرند و شما بزرگتر و آقاتر و فهمیده تر و خواستنی تر و صد البته شیطون تر میشی و ما هم........ چه میشه کرد اصلا رسم زندگی ا...
18 آذر 1394