ایلیارایلیار، تا این لحظه: 11 سال و 17 روز سن داره

***ایلیار خوشگل مامان***

الیار شیطون بلا در این روزها

1392/12/7 12:04
722 بازدید
اشتراک گذاری

خوشگل مامان هر روز که میگذره بزرگتر و دوست داشتنی تر تر تر تر میشی. هر روز یه کار تازه یاد میگیری و انجام میدی و کلی باعث شادیمون میشی.

نازنین ترینم، فرشته کوشولوی من، خیلیییییییییی دوست دارم.

این روزها دیگه برای خودت یک روروئک سوار حرفه ای شدی و به همه جای خونه سرک میزنی اما خوشبختانه مدل روروئک طور هستش که زیاد اجازه نمیده به وسایل اطرافت دستت رو برسونی. وقتی یه چیزی توی دستمون میگیریم مثل خوردنی زودی حتی اگه اون ور خونه هم باشی خودت رو میرسونی تا بگیریش. الانم که دارم با کامپیوتر کار میکنم داری دور و بر من میگردی. یه گلدون پلاستیکی روی زمین هم هست که اکثرا میری سراغش و یه گل ازش میکنی . با اون گل توی دستت توی خونه میگردی، صحنه جالبی میشه نگاه کن خودت...

بعدش به ماشین لباس شویی خیلی علاقه داری و وقتی کار میکنه سر از پا نمیشناسی تا بری نزدیکش و نگاهش کنی، حدودا چند دقیقه ای همین جور جلوش وایمیستس و تکون نمیخوری انگار که هیبنوتیزم شدینیشخندماچ

الیاری و فیل فیلی هایش

الیار وقتی کوشولوتر بودی رفتیم برات از این عروسکها که وصل میکنن بالای سر نینی تا آهنگ بخونه و حرکت کنه تا مثلا نینی سرگرو بشه ( اونم نی نی های امروزی!!!ابرو) خریدیم و چون همه عروسکهاش فیل بود اسمش رو گذاشتیم "فیل فیلی". اما چندان بتهاشون حال نکردی فقط اون اوایل یه چند هفته ای یه نگاهی بهشون روی بالای سرت می انداختیعینکببین...

( تو این عکس درست 3 واهه هستی)

بعدش دیگه جمعش کردیم تا چند روز قبل که دوباری آورزدمشون و زدم بالای تختت تا عکس العملت رو ببینم وای چشمت روز بد نبینه، چنان بلایی به سرشون آوردی که ... تو چند لحظه همشون رو کشیدی و انداختی پایینخنده

الیاری و اسباب بازیهای جدیدش

عسل پسر هفته قبل با بابایی یه سر رفتیم بازار مورد علاقه مان یعنی "دباغخانه" یعنی همون بازاری که کلا توش اسباب بازی میفروشن و کلی گشتیم و چند تا اسباب بازی جدید که تقریبا مناسب سنت هست رو برات خریدیم. البته الیاری ناگفته نماند که من و بابایی قبل از شما هم خیلی به اون بازار سر میزدیم و خیلی از اسباب بازیهای خوشگلی که الان توی بوفه اتاقت هشت رو اون موقع ها خریده بودیم.

 

 

تا یادم نرفته بگم که الیار بالای من فعلا چهار دست و پا راه نمیری و تازگی ها روی زمین تا اون ور خونه روی شکمت غلط میزنی. البته همانن اون اسمی که قبلا هم تو وبلاگت نوشته بودم یعنی " الیار اوتوماز" علاقه شدیدی به سر پا وایستادن و تازگی ها هم به " تات کردن" یعنی راه رفتن داری و یکی باید تو رو بگیری و با اون تاتها کوشولوت همقدم بشه و با تو  دور خونه  راهپیمایی کنه. خیلی ها میگن این نشونه اینه که به زودی راه میری . ان شالله..............ماچبغلمژه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

lمامان عسل
16 بهمن 92 21:08
اخیییی چه تپلی و بامزه.خدا ببخشه ممنون به وبلاگم سر زدی.بازهم بیا منتظرم مامان مهربون