عکسهای باقیمانده از تابستون
ناناز مامان سلام، فندقی روزها و متعاقبش فصل ها اونقدر سریع ومثل برق و باد میان و میرن که مجال نمیکنی به خیلی از کارهات و برنامه ریزیهات برای زندگی برسی و شما میمونی و روزهای گذشته و کلی کار عقب مونده.......
مثلا این عکسها مربوط میشه به 3 ماه تابستون امسال که من همش امروز فردا میکردم تا هر کدوم رو توی روز خاص خودش بزارمشون تو وبلاگت تا اینکه یهو متوجه شدم شده 4 مهر و کلی عکس جا مونده تابستونی داری عسلکم.....
برای همین تو یه طرح دو فوریتی تصویب شده که یه پست بزارم و هر چی عکس جا مونده داری بریزم توش
ابلیار در حال راندن لوکوموتیو در سرزمین عجایب مبردامد
ایلیار و یه عالمه قاقا از شیرین عسل
یه عکس سلفی محشر از ایلی و آدایی
ایلیار بالام در خواب در حال بغل کردن دو عشق دیرینه و محبوب و جدایی ناپذیرش " ببعی و باعو" ( ببعی و بالش)
اینم دو تا تی شرت خوشگل که وقتی با هم رفته بودیم بیرون مامان جون برات خرید
این عکسها هم مربوط میشه به همون سرزمین عجایب میرداماد که به هیچ وجه حاضر نبودی از اون ماشین پایین بیای
اینم یه روز تابستونی باحال در اواسط مرداد ماه و ایلی بالا در حال آب تنی در بالکن
خوشگله مامان به اندازه یه نخودی در پارکینگ
این عکسم گذاشتم بعنوان حسن ختام که مربوط میشه به اوایل تابستون و کوتاه کردن موهای فرفری ایلی بالا فرفری